شب یلدا،شب هفت،ده روزگیت مبارک خانم کوچلو
به نام خدا
سلام دخترکم این روزها فقط دوست دارم تو صورتت نگاه کنم با اداهایی که درمیاری یا تو خواب میخندی یا گریه میکنی و بغض میکنی گاهی چشمات و باز میکنی و زود میبندی دست و پاتو تکون میدی خودتو سفت میگیری سرخ میشی و یهو یه صدای رعد و برق که بلهههههههه خانمی جیش کرده که خیلی خنده دار میشی جیگولی...
تا سه چهار روز اول گریه همه رو مخصوصا مامانی رو درآوردی خیلی سخت بود گریه میکردی اشکات میومد نمیدونستیم چرا؟حتی دکتر بردیمت که آقای دکتر طاهراحمدی گفت نی نی تون گرسنشه اما مامانی چرا شیر نمیخوردی؟حالا فهمیدیم چون خیلی توشولو بودی بلد نبودی ناناسم... خداروشکر...
هفت روزگی سقوط ناف به حمدالله...
شب یلدا خاله اینا و مامان جون اینا خونمون بودن و کلی خوش گذشت و هرچی سربه سرشما گذاشتن بیدار نشدی...
ده روزگیت رفتی حمام خاله یواشکی ازت فیلم گرفت ماهی کوچلو...
تو این دنیا بهت خوش بگذره نازنین زهرا جونم انشاالله همیشه سالم و سلامت باشی زندگی...