دختر شیرینم
به نام خدا
سلام خانم گلم...
ماشااالله چشم خدا بهت باشه میخوام از کارت بگم...
تو آشپزخونه سرویس قابله ها رو همه جمع کردم چون خانمی میزد بهشون و هر لحظه امکان سقوطشون بود...
باروروکت میایی با درب لباسشویی بازی میکنی خودتو تو رفلکس گاز میبینی و میخندی...
وقتی سرم به کاری مشغوله میایی پیشم و شروع میکنی خندیدن تا باهات بازی کنم ورجک تو دل بروم...
مامان بزرگ مامان اکرم خونه مامان اکرم بود و بهت میگفت نازنین زهرا نانایی کن و شما شروع میکردی به قردادن دستات...
و فدای اون دستای کوچلوت بششششششششم که انقدر خوشگل دست دسی میکنی خانم کوچلو...
دوتا دندون نیشای بالات درآمدن یکم لاغر شدی خانمی آخه اذیت شدی دورت بگردم... مبارک مرواریدای دهن کوچولوت نفس جانم...
انشاالله سلامت و شاد باشی و چشم خدا بهت باشه عاشقتیییییییییییم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی