نازنین زهرا جوننازنین زهرا جون، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 4 روز سن داره

خاطرات نی نی توشولو نازنین زهرا جون

حمام3و گوشوارم خوشمله

1392/11/18 22:44
نویسنده : مامانش
129 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

سلام..

در یک حرکت به یادموندنی از مامانیمو بابایم بعد از حدود یک هفته که گوشاو سوراخ زدن گوشواره به گوشام انداختن... بماند که نخ یکی از کوشام درآمد و دوباره بابا مامان بزرگ فاطمه رفتیم و یه سوراخ دیگه برام زدن...

و گوشواره هایی رو که مامان جون اکرم برام آوردن رو مامان و بابا به گوشام انداختن... انقدر خوشمل شدممممممممم... مامان کلیییییی ازم عکس انداخته...

عکسارو خاله جون میزاره ببینید چقدر خوشجل شدم...

(زلزله سه ریشتری)

راستییییییی چند شب پیش ساعت 2 شب که بیدار شدم نونو بخورم یک دفعه یه صدایی آمد و همه جا لرزید مامان و بابا انگاری ترسیده بودن و پتو پیچیدن دورم فکر کنم میخواستن بریم دد آخه پشت در نشستن ولی بعد دوباره پشیمون شدن و خوابیدیم سرجامون... من که خوشم آمده بود و کلی دید میزدم و نمیدونستم چه خبره...

 

رفتم حمام اندفعه انقدر جیغ کشییییییییییییدم مامان جون حسابی ترسیده بود مامانمم آمد تو حمام بهم نو نو داد تا مامان جون یواشکی که متوجه نشم شستم... اندفعه دیگه خاله هم جرعت نکردد بیا تو حمام ازم عکس بندازه... وقتی آمدم بیرون شدم خوردنی ودختر خیلی خوبی بودمچشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان محیا
20 بهمن 92 11:02
ایشالادیگه هیچوقت زلزله نیادکوچولوی دوست داشتنی
مامان محمد صدرا
20 بهمن 92 17:00
دو تا وروجکهام رو تا خودم نمیبردم حموم با هر کی میرفتن ضجه و جیغ بنفش و ایناااا! از وقتی خودم بردمشون حتی ناراحت هم نشدن چه برسه به جیغ و داد ! توی حموم بچه رو شیر نباید بدی عادت میکنه البته مورد شما اورژانسی بوده مگه حموم کردنش 5-6 دقیقه بیشتر طول میشکه ؟؟؟